زندگینامه محمد بن ذکریای رازی پزشک بزرگ ایرانی
(زندگینامه مشاهیر پزشکی ایران)
« ابوبکر محمد بن زکریاى رازى»، یکى از اثرگذارترین پزشکان در گسترهى دانش پزشکى اسلامى است. رازى این شهرت و افتخار را در حال حاضر و یا طى دو سه سده ى گذشته که شناسایى و بررسى نقش پزشکى و پزشکان اسلامى در غرب و به وسیله ى خاورشناسان آغاز گشته، به دست نیاورده است.
وى از آغاز دوران زندگى و مدت کوتاهى پس از آن مشهور شده بود. دلیل این گفته، فهرستى است که یکى دیگر از بزرگترین دانشمندان اسلامى، ابوریحان محمد بن احمد بیرونى تقریبا یک سده پس از زندگى رازى فراهم آورده است. علاقهى وافر بیرونى به رازى و اینکه وى خود را از پیروان او مىدانسته، با مطالعه کتاب « فهرست کتابهاى محمد بن زکریاى رازى» بیرونى روشن مىشود. امروزه بخش اعظم دانسته هاى ما در باره ى رازى نیز از طریق نوشته هاى بیرونى به دست آمده است.
به نوشته ى بیرونى،« رازى در اول شعبان 251، در رى به دنیا آمد. به کار کیمیا اشتغال داشت، هیچگاه از خواندن غافل نمىشد و کتاب خود را بر دیوار تکیه مىداد تا هرگاه هنگام خواندن به خواب رفت با صداى افتادن کتاب از خواب بیدار شده و خواندن را ادامه دهد. کار با آتش و پرداختن به تحقیقات شیمیایى که بوى تند مواد شیمیایى را با خود داشت و همچنین مطالعه شبانهروزى، موجب بیمارى چشمان او شد. وى براى درمان چشمان خود به پزشکى پرداخت و پزشکى بزرگ و کارآمد شد، رازى در پایان عمر چشمانش آب آورد و به یکى از شاگردانش که از طبرستان براى درمان چشمان او آمده بود، به دلیل دردهایى که این درمان در پى داشت، اجازه ى ادامه ى مداوا نداد. پس از این بیمارى چندان نزیست و در زادگاه خود، شهر رى در 5 شعبان 313 در 62 سالگى درگذشت»( ابوریحان بیرونى، فهرست کتابهاى رازى و نامهاى کتابهاى بیرونى، ترجمه و چاپ مهدى محقق، تهران: 1371 ش، صص 4- 5). این خلاصه اى اجمالى از زندگى رازى است که بیرونى آن را نقل کرده است.
بیرونى در ادامه، نام 184 کتاب از آثار رازى را در 11 دسته، شامل کتابهاى پزشکى، آثارى در طبیعیات، منطقیات، ریاضیات و نجوم، تفسیرها و تلخیصهایى بر آثار دیگران، آثار فلسفى، مابعدالطبیعه، الهیات، کیمیا و آثار کفریات و فنون گوناگون برشمرده است( همان، صص 5- 15).
با گذشت ایام، آگاهىهاى دیگرى نیز از زندگى رازى در آثار و نوشته هاى دیگران راه یافت. ابن ندیم، بزرگ فهرست شناس و زندگىنامه نویس اسلامى، افزوده است که او به شهرهاى گوناگون سفر و با نویسندگان و دانشمندان بسیارى نامه نگارى کرده است( ابن ندیم، فهرست، چاپ محمدرضا تجدد، تهران: 1350 ش، صص 9- 356). ابن ندیم همچنین خود فهرستى از آثار رازى را برشمرده که اگرچه به جامعیت فهرست بیرونى نمىرسد، ولى چند کتاب در آن وجود دارد که در فهرست بیرونى نیامده است.
گزارش ابن ابى اصیبعه نیز حاوى آگاهى هایى است که دیگران ذکرى از آن نکرده اند، از جمله آنکه رازى در شعر و شاعرى نیز دستى داشته است( ابن ابى اصیبعه، عیون الأنباء فی طبقات الأطباء، چاپ آگوست مولر، قاهره: 1885 م، ص 310). ابن ابى اصیبعه همچنین دو بیت از اشعار رازى را به عربى ضبط کرده است( همان، ص 315).
مفصلترین گزارش از آثار رازى نیز توسط ابن ابى اصیبعه نوشته شده است. او فهرستى از آثار رازى را برشمرده که شمار آنها به 238 عنوان مىرسد( همان، صص 21- 316). این بیشترین تعداد کتاب است که نویسندهاى از رازى گزارش کرده است.
در طول تاریخ، رازى به لقبهاى بسیارى ملقب شده است که نشانه ى اوج عظمت و اهمیت او است. براى نمونه او را جالینوس عرب ( همان، ص 311؛ عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، دمشق: 61- 1957، ج 10، ص 6)، فیلسوف عرب( ابوالقاسم مجریطى، غایة الحکیم و أحق النتیجتین بالتقیم، چاپ هلمون ریتر، هامبورگ: 1927، ص 144)، طبیب مارستانى یا بیمارستانى ( ابن جلجل، طبقات الأطباء و الحکماء، چاپ فؤاد سید، قاهره: 1955، ص 77)، طبیب مسلمانان( على بن یوسف قفطى، تاریخ الحکماء، چاپ گولیوس لیپرت، چاپ افست بغداد: 1971، ص 271) و علامه در علوم اوایل( ابن تغرى بردى، النجوم الزاهرة فی أخبار مصر و القاهرة، قاهره: 69- 1348 ق، ج 3، ص 209) نامیده اند که ناظر به وسعت نظر او در علوم گوناگون مانند پزشکى و طبیعیات و فلسفه است.
بیرونى، اشاره به سفرهاى متعدد رازى کرده است( بیرونى، پیشین). به نظر مىرسد رازى در حدود 30 سالگى به بغداد رفته باشد( فؤاد سزگین، تاریخ نگارشهاى عربى، جلد سوم: پزشکى، داروسازى، جانورشناسى، دامپزشکى، چاپخانه کتاب ایران، تهران: 1382 ش، ج 3، ص 274)، سپس به رى بازگشته، مدتى در آنجا زیسته و دوباره به بغداد برگشته، بار دیگر به رى بازگشته و سرانجام همان جا درگذشته است( همان جا).
در سده ى پنجم هجرى، ذهبى، تاریخنگار نامدار نوشته است که رازى به بصره نیز سفر کرده است. ذهبى همچنین به اشتغال رازى در بیمارستانى در رى و سرپرستى بیمارستان بغداد در زمان خلافت مکتفى باللّه، به هنگام اقامتش در بغداد اشاره کرده است( محمد بن احمد ذهبى، العبر فی خبر من غبر، چاپ فؤاد سید، کویت: 61- 1960، ج 14، ص 354). سفر به بغداد در زمان زندگى رازى پدیدهاى خلاف انتظار نبود؛ زیرا در سده هاى سوم تا ششم هجرى، بغداد کانون علم و دانش اسلامى بهشمار مى آمد. این بخش از زندگى رازى( سفرش به بغداد و اقامتش در آنجا) را مىتوان با زندگى دیگر دانشمند ایرانى و مسلمان؛ یعنى ابوالوفاى بوزجانى، ریاضىدان و ستاره شناس نامى سده ى چهارم هجرى مقایسه کرد که او نیز پس از مدتى زندگى در زادگاه خود، بوزجان( تربت جام امروزى) به بغداد سفر کرد و آنجا زیست.
برخى از کتب رازى در پزشکى به قرار ذیل است:
1. الحاوی یا الجامع الکبیر: الحاوى بزرگترین دانشنامهى پزشکى است که در آن نظریههاى پزشکان پیش از رازى گردآورى شده است.
2. الکناش المنصوری: این کتاب پس از الحاوى مهمترین اثر پزشکى رازى به شمار مىآید. رازى این کتاب را به نام ابوصالح منصور بن اسحاق بن احمد بن اسد، والى رى، نام نهاده است. او در این کتاب که به طب منصورى پرآوازه شده، مفاهیم پایهى پزشکى را در ده مقاله آورده است. مقالهى نهم این کتاب، با عنوان« در بارهى درمان همهى بیمارىها از فرق سر تا نوک پا»، بیشتر مورد توجه بوده و در اروپا بهصورت جداگانه نیز به چاپ رسیده و شرحهاى گوناگونى بر آن نوشته شده است.
3. کتاب الجدرى و الحصبة: این کتاب، کهنترین و مهمترین کتابى است که پیرامون آبله و سرخک نوشته شده است. رازى نخستین پزشکى است که این دو بیمارى را دو بیمارى جداگانه دانسته و شیوهى نگارش آن به اندازهاى با اصول علمى امروزى همخوانى دارد که برخى از پژوهشگران تاریخ پزشکى، از جمله نوبرگر در کتاب تاریخ پزشکى خود، آن را برجستهترین خدمت فرهنگ اسلامى به علم پزشکى دانستهاند.
4. تقاسیم العلل: کتاب تقسیمهاى بیمارىها، گونهاى فرهنگ پزشکى است که بیمارىها و چگونگى درمان آنها چکیدهوار در آن آمده است. این کتاب را نیز جرالد کرمونیایى به لاتین ترجمه کرده است.
5. من لا یحضره الطبیب: چنانکه از نام این کتاب برمىآید، براى کسى نوشته شده است که به پزشک دسترسى ندارد. شیخ صدوق که عنوان این کتاب را پسندیده بود، کتابى با نام« من لا یحضره الفقیه» در فقه شیعى نوشته است.
6. دفع مضار الأغذیة: این کتاب در بارهى جلوگیرى از زیان غذاهاست و عبد العلى نائینى آن را به فارسى ترجمه و با عنوان بهداشت غذایى منتشر کرده است.
7. فی محنة الطبیب و کیف ینبغی أن یکون: کتابى در چگونکى آزمایش کردن پزشکان و اینکه یک پزشک چگونه باید باشد.
8. المرشد: کتاب راهنما که با نام الفصول نیز شناخته مىشود، چکیدهى دانش پزشکى است.
9. الأدویة المسهلة الموجود فی کل مکان: این کتاب پیرامون داروهاى آسانیافتنى است که در هر جایى وجود دارند.
10. القرابازین: رازى دو کتاب با این نام دارد که یکى، کبیر( بزرگ) و دیگرى، صغیر( کوچک) نامیده مىشود. این کتابها پیرامون داروهایى هستند که پزشکان باید با آنها آشنا باشند.
دیگر کتابهاى برجسته ى رازى در پزشکى عبارتند از: أطمعة المرضى( غذاى بیماران)؛ برء الساعة( فوریتهاى پزشکى)؛ کتابه فی تولد الحصاة( کتاب او در پدید آمدن سنگریزه)؛ کتابه فی القولنج( کتاب او در درد رودکان)؛ کتابه فی النقرس و أوجاع المفاصل( کتاب او در درد پا و مفصلها)؛ الطب الملوکی( پزشکى شاهانه)؛ فی العلة التی صار الخریف ممرضا( در چرایى آنکه پاییز بیمارى آور است)؛ فی العلة التی تحدث الورم و الزکام فی رؤوس الناس وقت الورد( در علت آنکه ورم و زکام در سر مردم هنگام گل سرخ عارض مىگردد)؛ تقدیم الفاکهة قبل الطعام و تأخیر منه( خوردن میوه پیش از غذا و پس از آن)؛ فی العلة التی لها ینجح جهال الأطباء و العوام و النساء أکثر من العلماء( در علت آنکه طبیبان نادان و عامهى مردم و زنان، بیش از طبیبان دانشمند توفیق مىیابند) و...